امتیاز (فارسی به انگلیسی): Asset, Brownie Point, Charter, Concession, Distinction, Dividend, Franchise, Freedom, Indulgence, Liberty, Odds, Plus, Point, Prerogative, Privilege, Record
امتیاز (لغت نامه دهخدا): امتیاز. [اِ] (ع مص، اِمص) جدا شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) (مؤید الفضلاء) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). جدا شدن از یکدیگر. (ترجمان علامه ٔ جرجانی) (فرهنگ فارسی معین). جدایی و انفصال و تفریق. (ناظم الاطباء): در چشم پاک بین نبود رسم امتیاز در آفتاب سایه ٔ شاه و گدا یکی است. صائب....ادامه مطلب...
امتیاز (عربی به فارسی): امتیاز , رجحان , مزیت , حق ویژه , امتیاز مخصوصی اعطا کردن , بخشیدن
امتیاز (فرهنگ عمید): برتری داشتن، مزیت داشتن، (اسم) اجازهای که دولت برای احداث کارخانه یا استخراج معدن یا انتشار روزنامه یا برخی کارهای دیگر به کسی بدهد، پروانه، جواز، (اسم) نمرۀ مسابقات،