پرشین جم
    • صفحه اصلی
    • سرگرمی ها
    • موسیقی ها
    • مقالات و تحقیق
    • عناوین اخبار
    • انتقاد و پیشنهاد
    1. صفحه اصلی
    2. سرگرمی
    3. شعر در وصف عشق

    شعر در وصف عشق

    شعر در وصف عشق
    امتیاز دهید ☆☆☆☆★ رتبه 1 از 5

    تعداد نظرات

    0 دیدگاه

    تعداد لایک

    1 پسندیدن

    تاریخ انتشار

    جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰

    بازدید

    608 نفر

    در هوایت بی قرارم روز و شب
    سر ز پایت بر ندارم روز و شب

    ******

    یک ساعت عشق صد جهان بیش ارزد
    صد جان به فدای عاشقی باد ای جان

    ******

    اشعار مولانا درباره عشق

    یک بوسه ز تو خواستم و شش دادی
    شاگرد که بودی که چنین استادی

    خوبی و کرم را چو نکو بنیادی
    ای دنیا را ز تو هزار آزادی

    ******
    شعر عاشقانه مولانا
    شعر عاشقانه مولانا

    بی عشق نشاط و طرب افزون نشود
    بی عشق وجود خوب و موزون نشود

    صد قطره ز ابر اگر به دریا بارد
    بی‌جنبش عشق در مکنون نشود

    ******

    حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
    و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

    هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
    و آنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

    ******

    من از عالم تو را تنها گزیدم
    روا داری که من غمگین نشینم؟!

    ******
    شعر عاشقانه مولانا
    شعر عاشقانه مولانا

    اشعار مولانا جلال الدین محمد بلخی

    اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
    دل من داند و من دانم و دل داند و من

    خاک من گل شود و گل شکفد از گل من
    تا ابد مهر تو بیرون نرود از دل من

    ******

    غزل عاشقانه از دیوان شمس تبریزی

    چون نمایی آن رخ گلرنگ را
    از طرب در چرخ آری سنگ را

    بار دیگر سر برون کن از حجاب
    از برای عاشقان دنگ را

    تا که دانش گم کند مر راه را
    تا که عاقل بشکند فرهنگ را

    تا که آب از عکس تو گوهر شود
    تا که آتش واهلد مر جنگ را

    من نخواهم ماه را با حسن تو
    وان دو سه قندیلک آونگ را

    من نگویم آینه با روی تو
    آسمان کهنه پرزنگ را

    دردمیدی و آفریدی باز تو
    شکل دیگر این جهان تنگ را

    در هوای چشم چون مریخ او
    ساز ده ای زهره باز آن چنگ را
    اشعار عاشقانه مولانا
    اشعار عاشقانه مولانا

    ******
    دوبیتی کوتاه عاشقانه از مولانا

    از آتش عشق در جهان گرمی ها
    وز شیر جفاش در وفا نرمی ها

    زان ماه که خورشید از او شرمنده‌ ست
    بی شرم بود مرد چه بی شرمی ها

    ******

    رباعیات عاشقانه مولانا

    جز عشق نبود هیچ دم ساز مرا
    نی اول و نی آخهر و آغاز مرا

    جان میدهد از درونه آواز مرا
    کی کاهل راه عشق درباز مرا

    ******
    غزل های مولانا در مورد عشق
    اشعار مولانا در مورد عشق

    من پیر فنا بدم جوانم کردی
    من مرده بدم ز زندگانم کردی

    می ترسیدم که گم شوم در ره تو
    اکنون نشوم گم که نشانم کردی

    ******

    اشعار مولانا جلال الدین محمد بلخی

    اندر دل بی وفا غم و ماتم باد
    آن را که وفا نیست ز عالم کم باد

    دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
    جز غم که هزار آفرین بر غم باد
    اشعار عاشقانه مولوی
    اشعار عاشقانه مولوی

    ******

    گلچین بهترین اشعار مولانا

    اگر عالم همه پرخار باشد
    دل عاشق همه گلزار باشد

    وگر بی‌کار گردد چرخ گردون
    جهان عاشقان بر کار باشد

    همه غمگین شوند و جان عاشق
    لطیف و خرم و عیار باشد

    به عاشق ده تو هر جا شمع مرده‌ست
    که او را صد هزار انوار باشد

    وگر تنهاست عاشق نیست تنها
    که با معشوق پنهان یار باشد

    شراب عاشقان از سینه جوشد
    حریف عشق در اسرار باشد

    به صد وعده نباشد عشق خرسند
    که مکر دلبران بسیار باشد

    وگر بیمار بینی عاشقی را
    نه شاهد بر سر بیمار باشد

    سوار عشق شو وز ره میندیش
    که اسب عشق بس رهوار باشد

    به یک حمله تو را منزل رساند
    اگر چه راه ناهموار باشد

    علف خواری نداند جان عاشق
    که جان عاشقان خمار باشد

    ز شمس الدین تبریزی بیابی
    دلی کو مست و بس هشیار باشد
    شعر عاشقانه مولانا در مورد دلتنگی و تنهایی
    شعر عاشقانه مولانا در مورد دلتنگی و تنهایی

    ******

    گر کسی گوید که بهر عشق بحر دل چرا شوریده و شیدا شود؟
    تو جوابش ده که: اندر شوق بحر قطره بی آرام و ناپروا شود

    ******

    از دل تو در دل من نکته‌ هاست
    آه چه ره است از دل تو تا دلم
    گر نکنی بر دل من رحمتی
    وای دلم وای دلم وا دلم

    ******

    ای که می پرسی نشان عشق چیست
    عشق چیزی جز ظهور مهر نیست

    عشق یعنی مشکلی آسان کنی
    دردی از در مانده ای درمان کنی

    در میان این همه غوغا و شر
    عشق یعنی کاهش رنج بشر

    عشق یعنی گل به جای خار باش
    پل به جای این همه دیوار باش

    عشق یعنی تشنه ای خود نیز اگر
    واگذاری آب را، بر تشنه تر

    عشق یعنی دشت گل کاری شده
    در کویری چشمه ای جاری شده

    عشق یعنی ترش را شیرین کنی
    عشق یعنی نیش را نوشین کنی

    هر کجا عشق آید و ساکن شود
    هر چه نا ممکن بود ، ممکن شود

    ******
    شعر کوتاه عاشقانه از مولانا
    شعر کوتاه عاشقانه از مولانا

    با جمله ما خوشیم
    ولی با تو خوش‌ تریم

    ******

    اشعار عاشقانه مولانا

    من عاشقی از کمال تو آموزم
    بیت و غزل از جمال تو آموزم

    در پرده دل خیال تو رقص کند
    من رقص خوش از خیال تو آموزم

    ******

    معشوقه چو آفتاب تابان گردد
    عاشق به مثال ذره گردان گردد

    چون باد بهار عشق جنبان گردد
    هر شاخ که خشک نیست رقصان گردد

    ******

    شد ز غمت خانه سودا دلم
    در طلبت رفت به هر جا دلم

    در طلب زهره رخ ماه رو
    می نگرد جانب بالا دلم

    ******

    آن وقت که بحر کل شود ذات مرا
    روشن گردد جمال ذرات مرا

    زان می‌سوزم چو شمع تا در ره عشق
    یک وقت شود جمله اوقات مرا

    ******
    اشعار عاشقانه مولانا
    اشعار عاشقانه مولانا

    ز اول که حدیث عاشقی بشنودم
    جان و دل و دیده در رهش فرسودم

    گفتم که مگر عاشق و معشوق دواند
    خود هر دو یکی بود من احول بودم

    ******

    خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو
    به دو نقش و به دو صورت، به یکی جان من و تو

    داد باغ و دم مرغان بدهد آب حیات
    آن زمانی که درآییم به بستان من و تو

    اختران فلک آیند به نظاره ما
    مه خود را بنماییم بدیشان من و تو

    من و تو، بی من‌و‌تو، جمع شویم از سر ذوق
    خوش و فارغ، ز خرافات پریشان، من و تو

    طوطیان فلکی جمله شکرخوار شوند
    در مقامی که بخندیم بدان سان، من و تو

    این عجب تر که من و تو به یکی کنج این جا
    هم در این دم به عراقیم و خراسان من و تو!

    به یکی نقش بر این خاک و بر آن نقش دگر
    در بهشت ابدی و شکرستان من و تو

    ******
    اشعار عاشقانه و کوتاه مولانا
    اشعار عاشقانه و کوتاه مولانا

    آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
    ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من

    ******

    درویشی و عاشقی به هم سلطانیست
    گنجست غم عشق ولی پنهانیست

    ویران کردم بدست خود خانه دل
    چون دانستم که گنج در ویرانیست

    ******

    شعر مولانا در مورد دل شکستن
    شعر مولانا در مورد دل شکستن
    شعر مولانا در مورد دل شکستن

    قطره تویی بحر تویی لطف تویی قهر تویی
    قند تویی زهر تویی بیش میازار مرا

    ******

    بی همگان بسر شود بی تو بسر نمی‌شود
    داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود

    دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
    گوش طرب به دست تو بی تو بسر نمی‌شود

    ******

    همه خفتند و من دلشده را خواب نبرد
    همه شب دیده من بر فلک استاره شمرد

    ******

    اشعار عاشقانه شاد مولانا
    اشعار عاشقانه شاد مولانا
    اشعار عاشقانه شاد مولانا

    به از این چه شادمانی که تو جانی و جهانی

    ******

    اندر سر ما همت کاری دگر است
    معشوقه خوب ما نگاری دگر است

    والله که به عشق نیز قانع نشویم
    ما را پس از این خزان بهاری دگر است

    ******

    جان و جهان! دوش کجا بوده‌ای
    نی غلطم، در دل ما بوده‌ای

    ******

    عاشقانه ترین غزل مولانا
    غزل عاشقانه زیبا از مولانا
    غزل عاشقانه زیبا از مولانا

    آنکه به دل اسیرمش
    در دل و جان پذیرمش
    گر چه گذشت عمر من
    باز ز سر بگیرمش

    ******

    عاشق شده ای ای دل سودات مبارک باد
    از جا و مکان رستی آن جات مبارک باد

    از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور
    تا ملک ملک گویند تنهات مبارک باد

    ای پیش رو مردی امروز تو برخوردی
    ای زاهد فردایی فردات مبارک باد

    کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد
    حلوا شده کلی حلوات مبارک باد

    در خانقه سینه غوغاست فقیران را
    ای سینه بی‌کینه غوغات مبارک باد

    این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد
    دریاش همی‌گوید دریات مبارک باد

    ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد
    ای طالب بالایی بالات مبارک باد

    ای جان پسندیده جوییده و کوشیده
    پرهات بروییده پرهات مبارک باد

    خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی
    کالای عجب بردی کالات مبارک باد

    ******

    اشعار عاشقانه مولانا جلال الدین رومی
    زیباترین غزل های عاشقانه مولانا
    زیباترین غزل های عاشقانه مولانا

    دلبر و یار من تویی رونق کار من تویی
    باغ و بهار من تویی بهر تو بود بود من
    خواب شبم ربوده‌ای مونس من تو بوده‌ای
    درد توام نموده‌ای غیر تو نیست سود من
    جان من و جهان من زهره آسمان من
    آتش تو نشان من در دل همچو عود من
    جسم نبود و جان بدم با تو بر آسمان بدم
    هیچ نبود در میان گفت من و شنود من

    ******

    ای خوشا روزا که ما معشوق را مهمان کنیم
    دیده از روی نگارینش نگارستان کنیم

    گر ز داغ هجر او دردی است در دل‌های ما
    ز آفتاب روی او آن درد را درمان کنیم

    چون به دست ما سپارد زلف مشک افشان خویش
    پیش مشک افشان او شاید که جان قربان کنیم

    آن سر زلفش که بازی می کند از باد عشق
    میل دارد تا که ما دل را در او پیچان کنیم

    او به آزار دل ما هر چه خواهد آن کند
    ما به فرمان دل او هر چه گوید آن کنیم

    این کنیم و صد چنین و منتش بر جان ماست
    جان و دل خدمت دهیم و خدمت سلطان کنیم

    آفتاب رحمتش در خاک ما درتافته‌ست
    ذره‌ های خاک خود را پیش او رقصان کنیم

    ذره‌ های تیره را در نور او روشن کنیم
    چشم‌های خیره را در روی او تابان کنیم

    چوب خشک جسم ما را کو به مانند عصاست
    در کف موسی عشقش معجز ثعبان کنیم

    گر عجب‌های جهان حیران شود در ما رواست
    کاین چنین فرعون را ما موسی عمران کنیم

    نیمه‌ ای گفتیم و باقی نیم کاران بو برند
    یا برای روز پنهان نیمه را پنهان کنیم

    ******

    من غلام قمرم، غیر قمر هیچ مگو
    پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو

    سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
    ور ازین بی خبری رنج مبر هیچ مگو

    دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
    آمدم، نعره مزن، جامه مدر هیچ مگو

    گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم
    گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو

    من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت
    سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو

    قمری، جان صفتی در ره دل پیدا شد
    در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو

    گفتم ای دل چه مه ست این دل اشارت می کرد
    که نه اندازه توست این بگذر هیچ مگو

    گفتم این روی فرشته ست عجب یا بشر است
    گفت این غیر فرشته ست و بشر هیچ مگو

    گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
    گفت می باش چنین، زیر و زبر هیچ مگو

    ای نشسته تو درین خانه پر نقش و خیال
    خیز ازین خانه برو رخت ببر هیچ مگو

    گفتم ای دل پدری کن نه که این وصف خداست
    گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو

    ******

    شعر عاشقانه مولانا درباره دلتنگی و تنهایی
    شعر عاشقانه مولانا درباره دلتنگی و تنهایی
    شعر عاشقانه مولانا درباره دلتنگی و تنهایی

    در هوایت بی قرارم روز و شب
    سر ز پایت بر ندارم روز و شب

    روز و شب را همچو خود مجنون کنم
    روز و شب را کی گذارم روز و شب

    جان و دل می خواستی از عاشقان
    جان و دل را می سپارم روز و شب

    تا نیابم آنچه در مغز من است
    یک زمانی سر نخارم روز و شب

    تا که عشقت مطربی آغاز کرد
    گاه چنگم، گاه تارم روز و شب

    ای مهار عاشقان در دست تو
    در میان این قطارم روز و شب

    زآن شبی که وعده دادی روز وصل
    روز و شب را می شمارم روز و شب

    بس که کشت مهر جانم تشنه است
    ز ابر دیده اشک بارم روز و شب

    ******

    مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
    دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم

    ******

    یک نفس بی یار نتوانم نشست
    بی رخ دلدار نتوانم نشست

    از سر می می نخواهم خاستن
    یک زمان هشیار نتوانم نشست

    نور چشمم اوست من بی نور چشم
    روی با دیوار نتوانم نشست

    دیده را خواهم به نورش بر فروخت

    یک نفس بی یار نتوانم نشست
    من که از اطوار بیرون جسته ام

    با چنین اطوار نتوانم نشست
    من که دایم بلبل جان بوده ام

    بی گل و گلزار نتوانم نشست
    کار من پیوسته چون بی کار تست

    بیش ازین بی کار نتوانم نشست

    هر نفس خواهی تجلای دگر
    زان که بی انوار نتوانم نشست

    زان که یک دم در جهان جسم و جان
    بی غم آن یار نتوانم نشست

    شمس را هر لحظه می گوید بلند
    بی اولی الا بصار نتوانم نشست

    من هوای یار دارم بیش ازین
    در غم اغیار نتوانم نشست

    ******

    اشعار عاشقانه از مثنوی مولوی

    در نگنجد عشق در گفت و شنی
    عشق دریایی ست قعرش ناپدید

    قطره‌های بحر را نتوان شمرد
    هفت دریا پیش آن بحرست خرد

    ******

    اشعار عارفانه عاشقانه مولانا

    چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون
    دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون

    ارائه شده توسط : حسین ایزدی

    در وب سایت : پرشین جم

    ثبت دیدگاه برای این مطلب
    نظرات شما عزیزان
    هیچ نظری برای این پست ارسال نشده است
    مطالب پیشنهادی مشابه
    بروزرسانی واتساپ منسوخ شده
    بروزرسانی واتساپ منسوخ شده دوشنبه ۸ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 100,375نفر
    قسمتی از میله ماهیگیری که قابلیت چرخش دارد
    قسمتی از میله ماهیگیری که قابلیت چرخش دارد جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 86,202نفر
    شعر مولانا درباره امید به زندگی
    شعر مولانا درباره امید به زندگی شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰ و بازدید : 73,874نفر
    آن چیست که هنگام خشک شدن مرطوب میشود
    آن چیست که هنگام خشک شدن مرطوب میشود یکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 55,278نفر
    پلاک ۷۹ مال کدوم شهره - دانستنی
    پلاک ۷۹ مال کدوم شهره - دانستنی جمعه ۳ آبان ۱۳۹۸ و بازدید : 51,975نفر
    ضرب المثل شیر و موش کلاس چهارم
    ضرب المثل شیر و موش کلاس چهارم دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ و بازدید : 47,456نفر
    سنگ را در یک بازی خاص شکست می دهد
    سنگ را در یک بازی خاص شکست می دهد پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 39,930نفر
    آن چیست که هرچه بیشتر باشد کمتر میبینی
    آن چیست که هرچه بیشتر باشد کمتر میبینی سه شنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 35,410نفر
    غلظت بخار آب موجود در هوا
    غلظت بخار آب موجود در هوا یکشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۰ و بازدید : 27,665نفر
    درمان لک صورت با قران
    درمان لک صورت با قران پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 27,304نفر
    نظرسنجی
    برچسب ها
    شعر در وصف عشق از حافظ
    شعر در وصف عشق رفته
    شعر در وصف عشق از مولانا
    شعر در وصف جمال یار
    شعر در مورد عشق ورزیدن
    شعر عاشقانه در وصف معشوق
    شعر در مورد عشق واقعی
    شعر عاشقانه شاملو
    آمار پرشین جم
    تعداد گنجینه مطالب : 13,305 پست لایک کننده : 46,803 نفر تعداد لایک ثبت شده : 146,061 نفر مطالب محبوب بالای 10 لایک : 1,692 پست مطالب بالای هزار بازدید : 2,069 پست نظرات ثبت شده شما عزیزان : 3,825 نظر بازدید کل : 26M,907K نفر

    © All Rights Reserved by:PersianGemGroup

    2019-2023