پرشین جم
    • صفحه اصلی
    • سرگرمی ها
    • موسیقی ها
    • مقالات و تحقیق
    • عناوین اخبار
    • انتقاد و پیشنهاد
    1. صفحه اصلی
    2. سرگرمی
    3. ای از تبار سیاهی سرشتتان

    ای از تبار سیاهی سرشتتان

    ای از تبار سیاهی سرشتتان
    امتیاز دهید ☆☆☆☆★ رتبه 1 از 5

    تعداد نظرات

    0 دیدگاه

    تعداد لایک

    1 پسندیدن

    تاریخ انتشار

    چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱

    بازدید

    157 نفر

    گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است
    اما چه سود حاصل گل های پر پر است
    شرم از نگاه بلبل بی دل نمی کنید
    کز هجر گل نوای فغانش به حنجر است

    از آن زمان که آینه گردان شب شدید
    آیینه دل از دم دوران مکدر است
    فردایتان چکیده امروززندگی است
    امروزتان طلیعه فردای محشر است

    وقتی که تیغ کینه سر عشق را برید
    وقتی حدیث درد برایم مکرر است
    وقتی زچنگ شوم زمان مرگ می چکد
    وقتی دل سیاه زمین جای گوهر است

    وقتی بهار وصله ناجور فصل هاست
    وقتی تبر مدافع حق صنوبر است
    وقتی به دادگاه عدالت طناب دار
    بر صدر می نشیند و قاضی و داور است

    وقتی طراوت چمن از اشک ابرهاست
    وقتی که نقش خون به دل ما مصور است
    وقتی که نوح کشتی خود را به خون نشاند
    وقتی که مار معجزه ی یک پیامبر است


    وقتی که برخلاف تمام فسانه ها

    امروز شعله، مسلخ سرخ سمندر است

    از من مخواه شعر تر، ای بی خبر ز درد

    شعری که خون از آن نچکد ننگ دفتر است



    ما با زبان سرخ و سر سبز آمدیم

    تیغ زبان برنده تر از تیغ خنجر است

    این تخته پاره ها که به آن چنگ می زنید

    ته مانده های زورق بر خون شناور است


    حرص جهان نزن که در عهد بی ثبات
    روز نخست موقع مرگت مقرر است
    هرگزحدیث دردت به پایان نمی رسد
    گرچه خطابه غزلم رو به آخر است

    اما هوای شور رجزدر قلم گرفت
    سردار مثنوی به کف خود علم گرفت
    در عرصه ستیز رجز خوان حق شدم
    بر فرق شام تیره عمود فلق شدم

    مغموم و دل شکسته و رنجور و خسته ام
    در ژرفنای درد عمیقی نشسته ام

    پاییز بی کسی نفسم را گرفته است
    بغضی گلوگه جرسم را گرفته است



    دیگر بس است هرچه دوپهلو سروده ام

    من ریزه خوار سفره ناکس نبوده ام

    من وام دار حکمت اسرارم ای عزیز

    من در طریق حیدر کرارم ای عزیز



    من از دیار بیهقم از نسل سر بدار

    شمشیر آبدیده میدان کارزار

    ای بیستون فاجعه فرهاد می شوم

    قبضه به دست تیشه فریاد می شوم



    تا برزنم به کوه سکوت و فغان کنم

    رازی هزار از پس پرده عیان کنم

    دادی چنان کشم که جهان را خبر شود

    گوش فلک ز ناله بیداد کر شود



    در شهر هرچه می نگرم غیر درد نیست

    حتی به شاخ خشک دلم برگ زرد نیست

    اینجا نفس به حنجره انکار می شود

    با صد زبان به کفر من اقرار می شود



    با هر اذان صبح به گلدسته های شهر

    هر روز دیو فاجعه بیدار می شود

    این جا زخوف خشم خدا در دل زمین

    دیوار خانه روی تو آوار می شود



    با ازدحام این همه شمشیر تشنه لب

    هر روز روز واقعه تکرار می شود



    آخر چگونه زار نگریم برای عشق
    وقتی نبود آنچه که دیدم سزای عشق



    دیدم در انزوای خزان باغ عشق را

    دیدم به قلب خون غزل داغ عشق را

    دیدم به حکم خار به گل ها کتک زدند

    مهر سکوت بر دهن قاصدک زدند



    دیدم لگد به ساقه امید می زنند

    شلاق شب به گرده خورشید می زنند

    دیدم که گرگ بره ما را دریده است

    دیدم خروس دهکده را سر بریده است



    دیدم هبل به جای خدا تکیه کرده بود

    دیدم دوباره رونق بازار برده بود

    دیدم خدا به غربت خود زار می گریست

    در سوگ دین به پهنه رخسار می گریست



    دیدم هر آنچه دیدنش اندوه و ماتم است

    باز این چه شورش است که در خلق عالم است



    از بس سرودم و نشنیدید خسته ام

    من از نگاه سرد شما دل شکسته ام

    ای از تبار هر چه سیاهی سرشتتان

    رنگ جهنم است تمام بهشتتان



    شمشیر های کهنه خود را رها کنید

    از ذوالفقار شاه ولایت حیا کنید

    بی شک اگر که تیغ شما ذوالفقار بود

    هر چار فصل سال همیشه بهار بود



    اما به حکم سفسطه بیداد کرده اید

    ابلیس را ز اشک خدا شاد کرده اید

    مردم در این سرا چه به جز باد سرد نیست
    هر کس که لاف مردی خود زد که مرد نیست
    مردم حدیث خوردن شرم و قی حیاست
    صحبت ز هتک حرمت والای کبریاست

    مردم خدا نکرده مگر کور گشته اید
    یا از اصالت خودتان دور گشته اید
    تا کی‌ برای لقمه نان بندگی کنید
    تا کی‌ به زیر منتشان زندگی‌ کنید



    اشعار صیقلی شده تقدیم کس نکن

    گل را فدای رویش خاشاک و خس نکن

    دل را اسیر دلبر مشکوک کرده ای

    در دری نثار ره خوک کرده ای

    آزاده باش هرچه که هستی عزیز من

    حتی اگر که بت بپرستی عزیز من



    اینان که از قبیله شوم سیاهیند

    بیرق بدست شام قریب تباهیند



    گویند این عجوزه شب راه چاره است

    آبستن سپیده صبحی دوباره است

    ای خلق این عجوزه شب پا به ماه نیست

    آبستن سپیده صبح پگاه نیست



    مردم به سحر شعبده درخواب رفته اید
    در این کویر تشنه پی‌ آب رفته اید
    تا کی‌ در انتظار مسیح دوباره اید
    در جستجوی نور کدامین ستاره اید

    مردم برای هیبت مان آبرو نماند!!!
    فریاد داد خواهیمان در گلو نماند
    اینان تمام هستی ما را گرفته اند

    شور و نشاطی و مستی ما را گرفته اند



    در موج خیز حادثه کشتی شکسته است

    در ما غمی به وسعت دریا نشسته است
    در زیر بار غصه رمق ناله می کند

    از حجم این سروده ورق ناله می کند



    اندوه این حدیث دلم را به خون کشید

    عقل مرا دوباره به طرف جنون کشید

    هل من مبارز، از بن دندان بر آورم

    رخش غزل دوباره به جولان در آورم


    برخیز تا به حرمت قرآن دعا کنیم
    از عمق جان خدای جهان را صدا کنیم
    با ازدحام این همه بت در حریم حق
    فکری به حال غربت دین خدا کنیم

    در سوگ صبح همدم مرغ سحر شویم
    در صبر غم به سرو بلند اقتدا کنیم
    باید دوباره قبله خود را عوض کنیم
    با خشت عشق کعبه ای از نو بنا کنیم

    جای طواف و سجده برای فریب خلق
    یک کار خیر محض رضای خدا کنیم
    اینان تمام هستی‌ ما را گرفته اند
    شور و نشاط و مستی ما را گرفته اند

    در انتهای کوچه بن بست حسرتیم
    باید که فکر عاقبت از ابتدا کنیم
    با این یقین که از پس یلدا سحر شود
    بر خیز که تا به حرمت قرآن دعا کنیم

    ارائه شده توسط : حسین ایزدی

    در وب سایت : پرشین جم

    ثبت دیدگاه برای این مطلب
    نظرات شما عزیزان
    هیچ نظری برای این پست ارسال نشده است
    مطالب پیشنهادی مشابه
    بروزرسانی واتساپ منسوخ شده
    بروزرسانی واتساپ منسوخ شده دوشنبه ۸ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 102,877نفر
    قسمتی از میله ماهیگیری که قابلیت چرخش دارد
    قسمتی از میله ماهیگیری که قابلیت چرخش دارد جمعه ۲۶ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 86,249نفر
    شعر مولانا درباره امید به زندگی
    شعر مولانا درباره امید به زندگی شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰ و بازدید : 74,012نفر
    آن چیست که هنگام خشک شدن مرطوب میشود
    آن چیست که هنگام خشک شدن مرطوب میشود یکشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 55,431نفر
    پلاک ۷۹ مال کدوم شهره - دانستنی
    پلاک ۷۹ مال کدوم شهره - دانستنی جمعه ۳ آبان ۱۳۹۸ و بازدید : 52,072نفر
    ضرب المثل شیر و موش کلاس چهارم
    ضرب المثل شیر و موش کلاس چهارم دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۹ و بازدید : 47,503نفر
    سنگ را در یک بازی خاص شکست می دهد
    سنگ را در یک بازی خاص شکست می دهد پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 39,972نفر
    آن چیست که هرچه بیشتر باشد کمتر میبینی
    آن چیست که هرچه بیشتر باشد کمتر میبینی سه شنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 35,456نفر
    غلظت بخار آب موجود در هوا
    غلظت بخار آب موجود در هوا یکشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۰ و بازدید : 27,717نفر
    درمان لک صورت با قران
    درمان لک صورت با قران پنجشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۰ و بازدید : 27,601نفر
    نظرسنجی
    برچسب ها
    گیرم گلاب ناب شما اصل قمصر است
    آمار پرشین جم
    تعداد گنجینه مطالب : 13,577 پست لایک کننده : 47,215 نفر تعداد لایک ثبت شده : 146,894 نفر مطالب محبوب بالای 10 لایک : 1,699 پست مطالب بالای هزار بازدید : 2,106 پست نظرات ثبت شده شما عزیزان : 3,836 نظر بازدید کل : 27M,284K نفر

    © All Rights Reserved by:PersianGemGroup

    2019-2023